منتورینگ، کوچینگ و مشاوره و تفاوت های آن ها

منتورینگ، کوچینگ و مشاوره
همیشه در بحرانی ترین وضعیت و یا شرایط اخذ تصمیمات مهم به کمک و یا همفکری نیازمندیم ، حضور یک فرد متخصص در کنار ما وضعیت رو آسان و مسیر را هموارتر می کند. این فرد متخصص از قدیم تا به الان،عناوین مختلفی رو به دوش کشیده است. از ریش سفید محل گرفته یا مشاور و امروزه که عناوین جدیدی مانند منتور و یا کوچ هم شنیده میشه. راستی آیا همه این عناوین رو میشه به یک نفر اطلاق کرد؟
البته که همه این عناوین برای کمک و همراهی در زمان وجود بحران و یا مشکل هستند، اما نکته کلیدی در عملکرد و نحوه همراهی و کمک رساندن آن ها است.
منتورینگ، کوچینگ و مشاوره و تفاوت آن ها
اصلا چرا باید تفاوت بین یک منتور، کوچ و یا مشاور رو دونست؟
این مساله زمانی مهم میشه که ، ما تعیین کنیم چطور قرار هست به ما کمک بشه. نوع درخواست ما از اون متخصص چه هست؟
قبل از هر چیزی، یک توصیف عمیق از کوچینگ…
کوچینگ یک مهارت است؛ مهارت مربیگری
یک کوچ که تجربۀ بالایی داشته باشد میتواند هرکسی را در هر حوزه ای راهنمایی کند. پس کوچ یا مربی، نیازی به تجربه یا تخصص در آن بخش ندارد. این افراد از یک مکالمه ساختاریافته و مهارت پرسش گری خود برای مربیگری و هدایت مشتریان استفاده میکنند. این نوع یادگیری در فرایند کوچینگ، از طرق ذیل حاصل می شود.
*خوداندیشی (Self-Reflection)
*خودکاوی (Self-Exploration)
* متفکرانه (Thoughtful Action)
فایل کامل مقاله و اینفوگرافی در انتهای متن قرار دارد
جان ویتمور، یکی از پیشگامان صنعت مربیگری ، نقل قولی اثربخشی دربارۀ کوچینگ دارد.
{کوچینگ رهاسازی پتانسیل افراد برای به حداکثر رساندن عملکردشان است. کوچینگ قرار است به افراد کمک کند که خودشان یاد بگیرند؛ نه اینکه آموزش ببینند.}.
از نقل قول به این نکته گرانبها می رسیم که تفاوت اصلی یک کوچ با منتور در آموزش است.
اما منتورینگ دقیقاً چه مفهومی دارد؟
منتورینگ یک فرایند است؛ فرایند بهاشتراکگذاری دانش، تجربه و تخصص, در واقع منتورینگ یعنی راهنمایی.فردی که مسئولیت منتور یک گروه یا کسبوکار را به عهده میگیرد، قرار است دانش، تجربه و تخصصش را به اشتراک بگذارد.
پس بهتر است مجدد یادآوری کنیم که مهمترین تفاوت کوچینگ و منتورینگ اینجا مشخص میشود ;آموزش.
درست برعکس کوچ، یک منتور عالی باید در آن موضوع دارای دانش، تجربه و تخصص باشد. البته که داشتن این موارد کافی نیست. مهارتهای ارتباطی اثربخش هم برای منتور از ضروریات است . چراکه در غیر این صورت نمیتواند دانش خود را به طور مؤثر انتقال دهد.
چه کسی برنده است؟
کوچینگ و منتورینگ هر کدام بستر یک رابطه دوطرفه را فراهم می کنند. اما تفاوت کوچینگ و منتورینگ در برنده این رابطه است. منظور از برنده در واقع کسی است که ارزش اصلی حول محور او می چرخد.
در رابطه منتورینگ این منتور است که قدرت را در اختیار دارد: او تجربه، تخصص و شبکۀ ارتباطی لازم را دارد و آن را با مشتری به اشتراک میگذارد. اما در رابطۀ کوچ و مشتری، ماجرا دقیقاً برعکس است. قدرت دست مشتری است. در واقع قدرت اصلی همان پتانسیل نهفته درون مشتری است که کوچ قرار است آن را بالفعل کند.
تفاوتهای متغیر کوچینگ و منتورینگ
علاوه بر تفاوت اساسی که میان کوچینگ و منتورینگ وجود دارد .یک سری تفاوتها هم هست که در اکثر مواقع درستاند؛ اما بعضی جاها ممکن است درست نباشند.
اهداف:
رابطه کوچینگ، بین کوچ و مراجعه کننده است تا به یک هدف خاص برسند.
در منتورینگ، رابطه برمبنای ارتباطات از پیش شکل گرفته، قرار دارد.
مدت:
منتورینگ به یک رابطه طولانیمدت نیاز دارد. قراردادهای منتورینگ حداقل ۶ماهه هستند. در مقابل، قرارداد کوچینگ شامل مجموعهای از جلسات است که برای یک بازه زمانی کوتاهتر (شاید 2 تا 3 ماه) تنظیم میشود.
نقش و مسئولیتها:
وظیفه اصلی کوچ کمک به مراجعه کننده است تا در یک مهارت خاص پیشرفت کند. اما منتور از تجربه کاری اش در یک حوزه استفاده میکند تا مراجعه کننده را توانمند سازد
تمرکز و حوزه کاری:
منتورینگ تمایل دارد بر موضوعات بلندمدت تمرکز کند. البته یک منتور میتواند از شخصی در مسئولیت فعلیاش حمایت کند. اما کوچینگ به احتمال زیاد به موضوعات فوری میپردازد. مواردی که با مهارتها و عملکردهای فعلی افراد مرتبط هستند.
بازخورد و ارزیابی:
معمولا کوچ، بازخوردهای سازنده ارائه میدهد تا مراجعه کننده بتواند پیشرفت خاصی بکند. در مقابل منتور میتواند به مراجعه کننده توصیههایی بکند که چه کار کند، اما خود مراجعه کننده است که تصمیم میگیرد به آن توصیهها عمل کند یا نه.
ساختار:
معمولا کوچینگ یک رویکرد ساختاریافته و هدف-محور است که یک سری جلسات خاص برگزار میکند که هدفشان رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است.
اما منتورینگ به طور کلی یک رویکرد غیررسمیتر و رابطه محور است که بحثهایی در آن انجام میشود تا طیف وسیعی از موضوعات را پوشش دهد.
سطح مشارکت:
کوچینگ نیازمند مشارکت فعال فرد در تعیین اهداف، شناسایی چالشها و اجرای راهکارها است.
در حالی که منتورینگ شامل سطح بزرگتری راهنمایی و توصیه از سوی منتور میشود که بر اساس تجربیاتش باید ارائه دهد.
حالا آیا به نظر شما مشاوره هم همان کوچینگ و یا منتورینگ است؟
قطعا خیر.
شباهت مشاوره به کوچینگ بیشتر است. درواقع در هر دو این مورد آموزشی اتفاق نمی افتد. در حالت کلی کوچینگ روی اینکه باید چه کاری انجام دهید ،متمرکز است و تمرکز مشاوره روی درک احساسات است.
کوچینگ به شما کمک میکند تا اهدافتان را تعیین کنید و به آن برسید؛ ولی مشاوره کمک میکند که مشکلاتتان را بشناسید و حل کنید. این بزرگترین تفاوت بین کوچینگ و مشاوره است.
یک کوچ به طور مرتب شما را به چالش میکشاند؛ ولی مشاور برای کمک به شما از همدلی و درک کردن استفاده میکند ( البته ممکن است به آرامی به چالش هم بکشاند). کوچها فقط بر حال و آینده تمرکز دارند؛ ولی بیشتر مشاوران بر گذشته تمرکز دارند و تنها در برخی موارد به آینده میپردازند.
کوچینگ روی پتانسیل و مهارتهایتان تمرکز دارد؛ ولی مشاور به شما کمک میکند با خودتان کنار بیایید و روی زندگیتان تمرکز کنید. کوچها برای کمک به مشتری در جهت پیشرفت زندگی آموزش دیدهاند؛ ولی مشاوران در زمینه رشد انسانی، تمایلات جنسی، پویایی خانواده و شرایط سلامت روان آموزش دیدهاند. این یکی از مهمترین تفاوت مشاوره و کوچینگ است.
تفاوت کوچینگ و مشاوره از نظر احساسات و طرز فکر
کوچ در رابطه با نحوه فکر کردن و خود اندیشی به فرد کمک میکند. این کار به خودی خود، بسیار چالشبرانگیز است. کوچ ، فرد را ترغیب میکند بر وضع موجود غلبه کرده و از پتانسیل نهفته خودش، بهترین بهره را ببرد. اما مشاور به فرد کمک میکند، به عمیقترین احساسات پی ببرد. مشاور تمام تلاشش این است که مراجع را درک کرده و کمک کند تا به آرامش برسد.
فرق کوچینگ و مشاوره از نظر هدف
کوچها به فرد کمک میکنند به طور واضح ببیند کجا ایستاده است و سپس به سمت هدفهایش حرکت کند. مشاور یک فضای امن و حمایتی ایجاد میکند تا بفهمد در کجای زندگیاش قرار دارد و چرا نمیتواند خودش را از این وضعیت بحرانی نجات دهد.
بیایید مجدد با هم مرور کنیم که:
یک تفاوت کوچینگ و منتورینگ در این است که منتورها باید در آن حوزۀ تخصصی، از مشتری خود متخصص تر باشند. اما اگر یادتان باشد، برای کوچها فقط «مهارت» مربیگری مهم بود.
اگر به منتورینگ علاقه مند هستید ، میشه گفت که منتورینگ میتواند به شکل های مختلف انجام گردد:
- منتورینگ یک به یک: رایجترین نوع منتورینگ است که یک کارمند ارشد نقش منتور را برای کارمند کمتجربهتر بازی میکند.
- منتورینگ گروهی: وقتی که یک منتور مسئول چند نفر میشود.
- حلقههای منتورینگ: با حلقههای منتورینگ، مراجعه کنندگان دور هم جمع میشوند تا درباره یک موضوع خاص صحبت کنند.
- منتورینگ معکوس: در منتورینگ معکوس مراجعه کنندگام جوانتر تمایل بیشتری به اتخاذ روشهای تکنولوژیکی جدید دارند.
کلام آخر
ولی خب، اگر این سؤال برایتان پیش آمده که شما به کدام یک نیازمندید؟ کوچ؟ مشاور ؟ و یا منتور؟
بهترین زمان برای این است که فکر کنید.چقدر در چالش مدنظر توانمند و متخصص هستید و نیاز دارید شکوفا شوید. و یا نیازمند کسب تجربه و تخصص در چالش مذکور می باشید. انتخاب با شماست!
تفاوتهای اصلی بین منتورینگ، کوچینگ و مشاوره به هدف، رویکرد، و نوع رابطه بین افراد مربوط میشود:
- منتورینگ (Mentoring):
- هدف : منتورینگ بیشتر بر انتقال تجربه، دانش و راهنمایی از فردی با تجربه (منتور) به فردی کمتجربهتر (منتورگیر) تمرکز دارد. هدف از این رابطه ایجاد رشد بلندمدت فردی و حرفهای است.
- نوع رابطه: رابطه منتورینگ معمولاً بلندمدت است و مبتنی بر اعتماد و ارتباط شخصی است.
- کوچینگ (Coaching):
- هدف: کوچینگ بر توسعه مهارتها و توانمندیهای خاص با هدف دستیابی به اهداف مشخص و قابلاندازهگیری تمرکز دارد. کوچینگ اغلب به منظور بهبود عملکرد در زمینههای خاص استفاده میشود.
- نوع رابطه: رابطه کوچینگ معمولاً کوتاهمدت یا پروژهمحور است و بیشتر رسمی و ساختارمند است.
- مشاوره (Counseling):
- هدف : مشاوره بر کمک به افراد در حل مشکلات شخصی و احساسی تمرکز دارد. هدف اصلی بهبود سلامت روان و حل چالشهای عاطفی و روانی است.
- نوع رابطه: رابطه مشاورهای معمولاً درمانی و حمایتی است و اغلب به یک دوره درمانی نیاز دارد. این رابطه بیشتر به مسائل عاطفی و روانی پرداخته و کمک میکند تا فرد به تعادل روانی برسد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.